در حال بارگذاری ...
...

پیام تبریک ابوالقاسم یزدانی، نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر بجنورد بمناسبت روز جهانی تئاتر

پیام تبریک ابوالقاسم یزدانی، نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر بجنورد بمناسبت روز جهانی تئاتر

به امید اینکه ایده و دستمایه تولید هر اثر هنری از جایی درون هنرمندی که جامعه خود را شناخته است، سرچشمه گیرد.

"یک دسته کلید است به زیر بغل عشق
از بهر  گشاییدن ابواب رسیده"
مولوی

نوشتن این یادداشت به مناسب روز جهانی تئاتر مصادف است با درگذشتن قلمی قدرمند،تمدن شناس،انسان شناس و گیتی شناسی گرانقدر؛داریوش شایگان.و مطالب عمیق او در مورد "بیگانگی در جهان مدرن" که بسیار نزدیک به حال و هوای امروز و هنوز هنر در جامعه امروز ماست.
آیا تئاتر به عنوان هنری قدرتمند اساساً نقشی می تواند در جوامع دچار بحران هویت امروز داشته باشد؟
آیا هویت اساساً ارزش پاسداری را دارد؟آیا انسانی که هویت خود را باخته فاقد ارزش می باشد؟
هویت ما وابسته به جغرافیا،زبان،لهجه،گویش،لباس،خلق و خوی ما می باشد و وقتی برای آن ارزشی قائل می باشیم که شناختی نسبی از زمانه ای که در آن زیست می کنیم،داشته باشیم.چه فرهنگها و چه تمدن ها که در سیاهچاله عظیم تاریخ به ذرات معلق گردوغبار تبدیل شده اند و دلیل این نابودی بی ارزش بودن آنها نبوده است.هرجا که انسان زیست میکند بی شک تجربه زیستی او در تکرار و تکامل همیشگی؛ پدیدآورنده نوعی سنت می باشد و این فرهنگ شکل یافته چون موجودی زنده پوست اندازی میکند و تغییر شکل می یابد و با زمانه خود را تطبیق می دهد.ما مردمانی هستیم که هرروز و هر لحظه در حال نشخوار کردن ایده ها و عقیده های جویده شده جوامع قدرمندتر از خود می باشیم.این ایده ها و عقیده ها از طریق کانال های مختلف رسانه در ذهن و زبان ما کاشته می شوند و آرام آرام شیوه زیستن ما را تحت تاثیر قرار می دهند در چنین فضایی تئاتر که می تواند ابزاری قدرتمند و رهایی بخش باشد به دستان ما و تحت نظر ارگان ها زیر سیطره حکومت ها به ایمن ترین و بی هزینه ترین شکل و در جهت دیکته کردن ایدئولوژی ها به خدمت گرفته میشود.ابزاری که می تداند به وجود آورنده فکرهای نو باشد از طریق فکرهای کهنه و در میزان نا میزان جشنواره ها قضاوت می شود.هنرمندی که میتواند دلسوز جامعه ای که در آن زیست میکند باشد به جبر و از همان ابتدا در حال تکرار خلاقیت هاییست که کسی دیگر در جامعه ای دیگر و برای نیازی دیگر خلق نموده است در حالی که تئاتر از جایی در درون ما سرچشمه میگیرد و چون رودی که حاوی فرهنگ و زبان و کردار ماست روزی نهایتا به دریایی میرسد که 
که آوردگاه فرهنگهای بی شمار دیگریست که تحت عنوان فرهنگی جهانی در کنار هم "موزائیک وار"قرار می گیرند.در چنین فضایی هنرمند باید رسالت خویش را بداند و بکوشد تولیدی داشته باشد که علاوه بر دارا بودن اصالتی نزدیک به او،چیز جدیدی به جهان آشوب زده اطرف او بیفزاید.به امید اینکه ایده و دستمایه تولید هر اثر هنری از جایی درون هنرمندی که جامعه خود را شناخته است، سرچشمه گیرد.

ابوالقاسم یزدانی